جدول جو
جدول جو

معنی جمع ہونا - جستجوی لغت در جدول جو

جمع ہونا
جمع شدن، مونتاژ کردن، به هم پیوستن
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع آوری کردن، جمع آوری، جمع کردن، ارسال کردن، سپردن، توده کردن
دیکشنری اردو به فارسی
کمبود داشتن، کمبود بودن
دیکشنری اردو به فارسی
کم شدن، کاهش یابد، کاهش یافتن، فروکش کردن
دیکشنری اردو به فارسی
دور هم جمع شدن، برای جمع شدن در یک مکان
دیکشنری اردو به فارسی
دوباره گرد هم آمدن، گروه بندی مجدّد
دیکشنری اردو به فارسی